داستان دختر آتش و پسر آب
خلاصه داستان دختر آتش و پسر آب :
داستان در مورد سه تا سرزمینه سرزمین آب ,آتش و یخ که دو سرزمین آب و آتش دوست هم و با هم هم پیمانند ولی سرزمین یخ دشمن هر دو سرزمینه و میخواد که دوستی این دو سرزمینو از بین ببره پس حیله ای بکار میبره و جنگی به راه میافته توی این جنگ شاهزاده آبها یخ میزنه و یک نفر میتونه اونو نجات بده یک نفر از سرزمین آتش همه مردم سرزمین آب برای پیدا کردن اون شخص دست بکار میشن و… بقیه ماجرا رو خودتون دنبال کنین
قسمت اول داستان دختر آتش و پسر آب :
طبق یک افسانه قدیمی در زمانهای خیلی دور دو سرزمین آب و آتش در کنار هم به خوبی و
آرامش زندگی میکردند. اما در این میان سرزمینی بود که بر دوستی این دو سرزمین حسادت
میکرد. بنیان گذاران این دو سرزمین هیچگاه به حرف سرزمین سوم که همان سرزمین یخ بود
گوش ندادند و سالهای سال در کنار هم متحد بودند و همچنان سرزمین سوم در حال حیله
کردن برای از بین بردن دوستی این دو سرزمین.
در چهارمین سال حکومت پادشاهی 16 سرزمین آب و آتش سرزمین یخ جنگی به راه انداخت
که نتیجش منجمد شدن شاهزاده سرزمین آب بود.
پیشگویی اعلام کرد که تنها راه نجات پرنس آسترو اینکه شخصی از سرزمین آتش با گرمای
وجودش و عشق درونیش طلسم پرنس رو بشکنه. ولی ممکنه که جون خودش به خطر بیفته.
شاهزاده سرزمین آب قرار بود که با پرنسس سرزمین آتش ازدواج کنه.
تمام اهالی سرزمین آب گفتن که پرنسس هانا میتونه اونو نجاتش بده.
اما وقتی پرنسس هانا فهمید کسی که باید جان پرنس آسترو رو نجات بده جان خودش به
خطر میفته زیر این ازدواج نرفت و دشمنی دو کشور از اینجا شروع شد.
سالهای سال جنگ طول کشید زمین های آباد زیادی ویران شدند و انسانهای بی گناه زیادی
بر سر این موضوع کشته شد.
اما همچنان مجسمه منجمد شده پرنس آسترو در همون حال بود…
ادامه داستان در کتاب pdf جهت دانلود…
آرشیو تمامی داستان و رمان های zahra
سلام.واقعا وبسایت خوبی دارید
وبلاگ عالیهههه
سلام چرا دانلود نمیشه
سلام مشکل رفع شد… 🙂
سلام بله هنوز دانلود نمیشه
سلام
با لپ تاپ / کامپیوتر روی لینک دانلود راست کلیک کنید گزینه save link as
با گوشی / تبلت روی لینک دانلود نگه دارید و download link
داستان خیلی قشنگی بود باران جان ^_^
مرسی عزیز دلم 🙂
W o W!!
باران جون داسیت خیلی خوجل بود
بازم ازین داستانا بذار
خوشحالم که خوشت اومده
ولی دیگه داستان اخرم بود 🙁
ممنون از نظرت دوست عزیز
ولی این رمان نبود داستان کوتاه بود ؛)😉
اصلا جالب نبودツ
سعی کن روی رمانات بیشتر کار کنیツ
حس میکنم یه کم بچه گونه بود…
ادامه بدی و روی هر رمانت کار کنی بهتر میشه.
امیدوارم یه نویسنده ی عالی بشی♡موفق باشی.