شما اینجا هستید :
صفحه اصلی »
1397
صدا می کنم تو را
این “جانی” که
می گویی
جانم را می گیرد
نزن این حرف ها را
دل من
جنبه ندارد !
- 1865 روز پيش
- 2,284 بار
- 1 لایک
- 0 کامنت
* شعر تو ای جانم *
تو چه دانی از آن خاطر هراسانم
که گویی همچو باد بری از یاد پریشانم
تو از زلف پریشانت از آن روی زیبایت چه میدانی
تو ای جانم چه میدانی که با قلبم چه کردی
تو از حال پریشان و هراسانم چه میدانی؟
تو ای جانم از دل دیوانه من چه میخواهی؟
به جان تو در این دنیا اسیرم من
تو ای ...
- 1902 روز پيش
- 2,737 بار
- 4 لایک
- 0 کامنت
* شعر کوی تو *
چه زیباست سرودن شعری در وصف تو
چه زیباست فلک را تماشا نشستن در کوی تو
درد من درمان جز این نیست که بر سرم سایه افکنی
آتش هجران تو در سینه هست پرفروغ از عشق تو
سرنوشت ما را همانا گزین که باشد بر وفق تو
مرا روشن پناهی ده تا رهایی یابم از هجر تو
فلک گویی حقیقت می نمایاند ...
- 1906 روز پيش
- 2,586 بار
- 5 لایک
- 0 کامنت
دوستت دارم اما فریاد نمی زنم !
آرام درِ گوشت می گویم دوستت دارم
همین که صدایم به گوشَت برسد
انگار به گوش کل دنیا رسیده است
چون تو تمام دنیای منی
تکست : علی روشن
- 1916 روز پيش
- 3,000 بار
- 7 لایک
- 0 کامنت
داستان عاشقانه عشق و آرامش
استادى از شاگردانش پرسید : چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می زنیم ؟
چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند ؟
شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت : چون در آن لحظه ،
آرامش و خونسردیمان را از دست می دهیم.
استاد پرسید : این که آرامشمان را از ...
- 1939 روز پيش
- 2,992 بار
- 7 لایک
- 0 کامنت