داستان کوتاه گل فروش
♥ نام داستان : گل فروش
♥ ژانر داستان : احساسی – غمگین – شکست
♥ تعداد صفحات : 2
♥ حجم : 301 kb
♥ ساخته شده : pdf
برای مشاهده و دانلود کتاب به ادامه مطلب مراجعه کنید…
داستان کوتاه گل فروش :
رفتم نشستم کنارش گفتم : برای چی نمیری گلات رو بفروشی ؟
گفت : بفروشم که چی ؟
تا دیروز می فروختم که با پولش آبجی مو ببرم دکتر دیشب حالش بد شد و مُرد…
با گریه گفت : تو می خواستی گل بخری ؟
گفتم : بخرم که چی ؟
تا دیروز می خریدم برای عشقم امروز فهمیدم باید فراموشش کنم…!
اشکاشو که پاک کرد ، یه گل بهم داد گفت : بگیر باید از نو شروع کرد..
تو بدون عشقت ، من بدون خواهرم…
پایان.