داستان کوتاه عشق دلیل نمیخواهد
♥ نام داستان : عشق دلیل نمی خواهد
♥ ژانر داستان : احساسی – عاشقانه
♥ تعداد صفحات : 2
♥ حجم : 330 kb
♥ ساخته شده : pdf
برای مشاهده و دانلود کتاب به ادامه مطلب مراجعه کنید…
* ارسال شده توسط : کوثر تبرائی (kosar2015) *
داستان کوتاه عشق دلیل نمیخواهد :
یک بار دختری در حین صحبت با پسری که عاشقش بود ،
ازش پرسید : چرا دوستم داری ؟ واسه چی عاشقمی ؟
دلیلشو نمیدونم… اما واقعا دوست دارم…
تو هیچ دلیلی رو نمیتونی عنوان کنی !
پس چطور دوستم داری ؟
چطور میتونی بگی عاشقمی؟
من جدا دلیلشو نمیدونم !
اما میتونم بهت ثابت کنم…
ثابت کنی؟ نه ! من میخوام دلیلتو بگی…
باشه.. باشه !!! میگم…
چون تو خوشگلی ، صدات گرم و خواستنیه ، همیشه بهم اهمیت میدی ،
دوست داشتنی هستی ، بخاطر لبخندت…
دختر از جواب های اون خیلی راضی و قانع شد…
متاسفانه چندروز بعد ، اون دختر تصادف وحشتناکی کرد و به حالت کما رفت…
پسر نامه ای رو کنارش گذاشت با این مضمون :
عزیزم ، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا که نمیتونی حرف بزنی ، میتونی؟ نه !
پس من دیگه نمیتونم عاشقت بمونم.
گفتم بخاطر اهمین دادن ها و مراقبت کردن هات دوست دارم اما حالا که نمیتونی برام اونجوری باشی !
پس منم نمیتونم دوست داشته باشم.
گفتم واسه لبخندات ، برای حرکاتت عاشقتم اما حالا نه میتونی بخندی نه حرکت کنی
پس منم نمیتونم عاشقت باشم !
اگه عشق همیشه دلیل میخواد مثله همین الان ،
پس دیگه برای من دلیلی واسه تو بودن وجود نداره
عشق دلیل میخواد ؟؟ نه ! معلومه که نمیخواد !!
پس من هنوز عاشقتم…
عشق واقعی هیچ وقت نمی میره…
این هوس هست که کمتر و کمتر میشه و از بین میره…
عشق خام و ناقص میگه : «من دوست دارم چون بهت نیاز دارم»
ولی عشق کامل و پخته میگه : «بهت نیاز دارم چون دوست دارم»
پایان.