شما اینجا هستید :
صفحه اصلی »
برچسب ها "شعر احساسی" (صفحه 4)
نتایج برای برچسب #شعر احساسی (60 مورد)
* شعر داغون *
یه تیغ ، یه دست ، یه فشار
یه صندلی ، یه طناب دار
تیغ ، رگ ، کلی خون
یه ظاهر آروم ، باطنی داغون
تیغ ، دست یه مداد
یه روانی با داد و بیداد
تیغ ، دختر ، گریه
یه پنجره ، یه آسمون و کلی گله
تیغ ، جیغ ، گریه و زار
یه دختر از زندگی بیزار
تیغ ، دست ، یه ...
- 2450 روز پيش
- 2,819 بار
- 2 لایک
- 0 کامنت
* شعر خدا *
شهرت نام و نشان از بر من نیست شود
جسم و جانم همه را عالم خاک نیست شود
چه کنم تا بدهی نام و نشانی از خود؟
بسپارم دل و جان بر ره تو ، تا که جان نیست شود
منی که من نبدم دست فلک ، شب و روز شد همه جا
چه نشانی بدهی در پی راهم که فلک نیست ...
- 2451 روز پيش
- 3,174 بار
- 3 لایک
- 2 کامنت
* شعر چه کنم ؟ *
قلم بر دست گرفتم و گفتم ای یار چه کنم ؟
در این بتخانه افتادم خواهم که برخیزم چه کنم ؟
همه از بت ساخته خود گویند سخن ، من چه گویم ؟
عالم و عادل بگویم یار بی جان وشاهد من چه گویم ؟
از وصف تو حیرانم گر آزاد کنی غرقه ذهن را چه کنم ؟
گر شکافتی ...
- 2452 روز پيش
- 2,759 بار
- 3 لایک
- 0 کامنت
* شعر تیغ *
با تیغ اسمتو نوشتم
بین رگ های دستم
پشت پنجرہ کلی گریه کردم
پر خون شـده بود دستم
روی دستم با خون
اسم مقدست نوشته
یکی تو گوشم میخونه
آغوشت تکه ای از بهشته
با تیغ اسمتو نوشتم
ولی تو نبـودی ڛرنوشتم
این شعرام واسه توست
همشو از نو نوشتم...
* کوثر تبرائی *
آرشیو تمامی اشعار کوثر تبرائی
- 2452 روز پيش
- 2,694 بار
- 3 لایک
- 0 کامنت
* وصل یار *
نشد تبسمی کنم و چشمم گریان نشود
نشد خراب و ویران شوم و آباد نشوم
نشد آواز عشق بشنوم و هجران نبینم
نشد در قفسی باشم و آزادی نبینم
چه شود بشکند این قفل قفس
چه شود باز شود این در رحمت
چه کنایه چه گلایه چه مصیبت دیدیم
چه بارش چه نصیبی چه فراتر دیدیم
چه ظلمتها که انوار نشد
چه آتشها که خاموش نشد
چه ...
- 2453 روز پيش
- 2,766 بار
- 2 لایک
- 0 کامنت