داستان کوتاه همه مردند
♥ نام داستان : همه مردند…
♥ ژانر داستان : احساسی – عاشقانه
♥ تعداد صفحات : 2
♥ حجم : 312 kb
♥ ساخته شده : pdf
برای مشاهده و دانلود کتاب به ادامه مطلب مراجعه کنید…
داستان کوتاه همه مردند :
دوستی می گفت : خیلی سال پیش که دانشجو بودم…
بعضی از اساتید عادت به حضور و غیاب داشتند !
تعدادی هم برای محکم کاری دو بار این کار را انجام می دادند !
ابتدا و انتهای کلاس ، که مجبور باشی…
تمام ساعت را سر کلاس بنشینی…
همرشته ای داشتم که شیفته یکی از دختران هم دوره اش بود !
هر وقت این خانم سر کلاس حاضر بود ، حتی اگر نصف کلاس غایب بودند ،
جناب مجنون میگفت : استاد همه حاضرند !
و بالعکس ، اگر تنها غایب کلاس این خانم بود
میگفت : استاد امروز همه غایبند ، هیچ کس نیامده !
در اواخر دوران تحصیل ، باهم ازدواج کردند
و دورادور میشنیدم که بسیار خوب و خوش هستند…
امروز خبردار شدم که آگهی ترحیم بانو را با این مضمون چاپ کرده است :
هیـچ کس زنده نیست… ”همه مُردند”
پایان.