دانلود داستان کوتاه انتهای هر فاصله جدایی نیست از Minerva

انتهای هر فاصله جدایی نیست

نام داستان : انتهای هر فاصله جدایی نیست

ژانر داستان : عاشقانه – احساسی – درام

نویسنده : Minerva کاربر انجمن لاو کده

تعداد صفحات : 8

حجم : 335 kb

ساخته شده : pdf

تایپ شده : http://forum.mylovekade.ir/thread-734.html

خلاصه داستان : در مورد زنیه که با وجود تحمل مشکلات، خودش و حقیقت رو قربانی عشقش می کنه… و مردی که در پاسخ به این محبت خیانت می کنه… باید دید مسیر سرنوشتی که خودشون با دستای خودشون نوشتن به کجا میرسه…؟

برای مشاهده و دانلود کتاب به ادامه مطلب مراجعه کنید…

قسمت اول داستان انتهای هر فاصله جدایی نیست :

*وفا*

وفا گفته بود : (مشکل از منه، عزیزم!)

و دیگر هیچ نگفته بودند. پرونده ی رویای دختری از جنس بهمن به نام گندم ، همانجا برای وفا بسته شد.

هفته ی بعد بهمن بی احتیاطی کرد و تصادف کردند. پای راست وفا ، دیگر خم و راست نمی شد. گرچه ،

درد داشت ولی هیچ نمی گفت و گریه هایش سهم چادر سفید و کهنه ی یادگار مادرش بود ،

وقتی که تنه ا، روی فرش قرمز امامزاده می نشست و زل می زد به ضریح.

وفا دیگر سر کار نرفت ، نمی توانست به کار های خانه برسد. حالا که گندم از دست رفته بود ،

همین مرد دل شکسته برایش باقی مانده بود. لنگان به تمام کار های خانه می رسید.

*بهمن*

نمی توانست ، بس بود ، عذاب وجدان نداشت ، کار درست را می کرد و کارش را باور داشت.

هزار بار مرورش کرد. همانش بود ، نشانش ، شال سفیدش بود و دسته ای از گل های مریمی

که صبح برایش فرستاده بود و الان دستش بود. مگر چند نفر در این دنیا می دانستند که او سفید دوست دارد.

شرط می بست وفا هم نمی دانست. بهمن همیشه تیره می پوشید و وفا هم همیشه برایش تیره می خرید.

وفا زن باهوشی نبود. وفای کوته فکر نمی دانست که تیره بیشتر به او می آید. وفای سطحی،

فکر می کرد که او تیره دوست دارد. وفا هیچوقت نفهمید. وفا با کارهای مسخره اش ،

با آن اندیشه های محدودش هیچگاه نگذاشت او رشد کند. ولی گندم فرق داشت.

گندم آشناترین و زیباترین کلامی بود که می شناخت.

از رنگی که متنفر بود، موهایش را یخی کرده بود، با رگه های شرابی . شال سفیدش را جابجا کرد

و گوشواره های بزرگش خود نمایی کردند، بعد از آن، گردن باریک و سفید خوش فرمش. با خودش فکر کرد،

این همه سال، کنار وفا زندگی کرد، با آن رفتار های زننده اش ، با آن همه خصلت های انزجار آور زنانه ی افراطی اش،

تحملش کرد. آن وقت نمی توانست این یکی را درست کند، رنگ موهایش را عوض می کرد.

ادامه داستان در کتاب pdf برای دانلود…

دانلود داستان انتهای هر فاصله جدایی نیست