گفتن : دیگه تحویلمون نمیگیری !
سکوت کردم
گفتن : عوض شدی !
سکوت کردم
گفتن : بی معرفت شدی !
سکوت کردم
گفتن : دیگه اون پسر سابق نیستی !
سکوت کردم
گفتن : مشکل داره و ازم گذشتن رفتن…
باز سکوت کردم…
تنها شدم…
اما باز سکوت کردم…
چون کسی حاضر نبود به پای درد دل هام بشینه !
همین سکوت بهترین آرامش بود برام…
* دلنوشته از : علی روشن *
سلام وبلاگتون خوبه میشه به وب منم سر بزنید
پایه واس تبادل هم هسدماااا
سلام ممنون از حضور گرم و نظر لطفتون…
حتما سر میزنیم…
🙂
خییییییییییلی تلخ بود ادمین البته چون حقیقت بود
سپاسگزارم
علی …. 🙁
لگم عالی بود بگم خوبه نه هیچکدومو نمیگم فقط یه جمله این عینه حقیقته ادمین
🙁