پشت دیوار همین کوچه به دارم بزنید
من که رفتم بنشینید و… هوارم بزنید
باد هم آگهی مرگ مرا خواهد برد
بنویسید که : “بد بودم” و جارم بزنید
من از آیین شما سیر شدم… سیر شدم
پنجه در هر چه کـه من واهمه دارم بزنید
دست هایم چقدر بود و به دریا نرسید؟!
خبر مرگ مرا طعنه به یارم بزنید
آی ! آنها ! که به بی برگی من می خندید!
مرد باشید و… بیایید… و… کنارم بزنید…
* ارسال شده توسط : (bahareh) *