حرف را باید زد!
درد را باید گفت!
سخن از مهر من و جور تو نیست.
سخن از متلاشی شدن دوستی است,
آشنایی با شور ؟
و جدایی با درد ؟
و نشستن در بهت فراموشی…..
یا غرق غرور؟!
admin : با سلام و احترام تشکر از زحماتتان سپاس از نوشتن این داستان های بسیار زیبا....
حمید درکی : درود و تشکر ویژه بابت محبت و تقبل زحمت و البته تلاش وافر و همت عالی خوب شما در ع...
admin : سلام و احترام تشکر از دیدگاه خوب و داستان زیباتون....
درباره سایت
لاو کده با موضوع : مطالب ، داستان ، رمان و... عاشقانه در تاریخ : 1395/4/1 با هدف ارائه بهترین و بروز ترین مطالب فعالیت خود را آغاز کرده...
برای اشتراک گذاری مطالب و داستان و رمان و... خود عضو انجمن شده و مطالب خود را در لاو کده به اشتراک بگذارید....
در صورت داشتن هرگونه انتقاد و پیشنهاد با کمال میل در خدمتیم...
لاو کده در ستاد ساماندهی جمهوری اسلامی ایران ثبت شده و کلیه مطالب و فعالیت ها مطابق قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد. » درباره ما بیشتر بدانید... »
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " سایت عاشقانه لاو کده " بوده و هرگونه کپی برداری ممنوع می باشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
شخصیت خودت رو برای کسی تشریح نکن،زیرا اگر کسی که تو را
بخواهد،نیازی به توضیح ندارد و کسی که تو را نخواهد باوری ندارد…
“افلاطون”
حقیقت، انکارناپذیر است. بدخواهی ممکن است به آن حمله کند.
ممکن است نادانی آن را به مسخره بگیرد، اما سرانجام حقیقت پایدار خواهد بود.
وینستون چرچیل
اکثر ما نه به خاطر یافتن فردی کامل بلکه به خاطر کامل دیدن یک فرد ناکامل عاشق می شویم که از پیله تنهایی خود رها شویم .
اگه تونستید درک کنین بلایکید!!*_*
.
.
.
.
«دنبال دلتان بروید و عقل را نیز باخود ببرید
اما هرگز یک عمق یک رودخانه را با هردوپا آزمایش نکنید
جهان_سوم
جایی است که
مردمش به فکر آمدن
یک روز خوب هستند
نه آوردنش . . .
انسانها نه به نسبت تجارب خود بلکه به نسبت ظرفیتی که برای تجربه کرد دارند عاقل هستند .
اگر پول داشته باشی
انسانها تو را خواهند شناخت
و اگر پول نداشته باشی
تو انسانها را خواهی شناخت.
حرف را باید زد!
درد را باید گفت!
سخن از مهر من و جور تو نیست.
سخن از متلاشی شدن دوستی است,
آشنایی با شور ؟
و جدایی با درد ؟
و نشستن در بهت فراموشی…..
یا غرق غرور؟!
یادش بخیر قدیما رو پشت بام خونه میخوابیدیم و ستاره هارو میشمردیم
الان یه سقف محقر رو میبینیم و بدبختیامونو میشمریم
قدیما میشستیم تو کلاس فکر میکردیم اگر پنکه سقفی بیفته سر کیا قطع میشه
قدیما اگه نون تخم مرغ تموم میشد اگه در خونه همسایه رو میزدی اون شب یه نون تخم خوب داشتی
قدیما تو قدیما موند