هیچوقت به دستانم تا این حد دقت نکرده بودم !
ناخنهایم یک خط در میان شکسته بودند
و با لجبار همه را یکدست کوتاه کرده بودم
دستانی که در اثر تابش آفتاب سیاه تر شده بود
و در اثر کار خانه کمی ضمخت !
وقتی بهم رسیدیم دستان هم را به رسم دوستی فشردیم
کنار هم در ماشین نشستیم کمی صحبت
و بعد باز داستان دستان من
دستانم ...
admin : با سلام و احترام تشکر از زحماتتان سپاس از نوشتن این داستان های بسیار زیبا....
حمید درکی : درود و تشکر ویژه بابت محبت و تقبل زحمت و البته تلاش وافر و همت عالی خوب شما در ع...
admin : سلام و احترام تشکر از دیدگاه خوب و داستان زیباتون....
درباره سایت
لاو کده با موضوع : مطالب ، داستان ، رمان و... عاشقانه در تاریخ : 1395/4/1 با هدف ارائه بهترین و بروز ترین مطالب فعالیت خود را آغاز کرده...
برای اشتراک گذاری مطالب و داستان و رمان و... خود عضو انجمن شده و مطالب خود را در لاو کده به اشتراک بگذارید....
در صورت داشتن هرگونه انتقاد و پیشنهاد با کمال میل در خدمتیم...
لاو کده در ستاد ساماندهی جمهوری اسلامی ایران ثبت شده و کلیه مطالب و فعالیت ها مطابق قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد. » درباره ما بیشتر بدانید... »
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " سایت عاشقانه لاو کده " بوده و هرگونه کپی برداری ممنوع می باشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.