دوست داشته باش…
آن پسری که دستانش مانند چوب زبر و سخت است !
نه آن پسری که دستانش هنر ندارد…
دوست داشته باش…
آن پسری که لباس کهنه و پاره کارگری بر تن دارد !
نه آن پسری که لباس مد پاره بر تن میکند…
دوست داشته باش…
آن پسری که برای بدست آوردن نان شب تلاش میکند !
نه آن پسری که خوراکش از پدر است…
دوست داشته باش…
آن پسرِ عاشقی که فقر و کاسبی میکند !
نه آن پسری که عشقش با پول است…
دوست داشته باش…
آن پسری که عشق واقعی و مردانگی دارد !
نه آن پسری که از روی هوس عاشق می شود…
عاشقش باش…
همان مَردی که چیزی ندارد جز یک دل پاک و عاشق…
نه آن پسری که فقط جلد مردانگی دارد !
* علی روشن *